اصول و روشهای نشان دادن قارچها در نمونههای کلینیکی – آزمایش مستقیم و کشت (بخش اول)
ترجمه و تنظیم: دکتر محمد قهری
1- گستره (scope)
مایکولوژیستها برای تهیهی یک دستورالعمل یکسان که بعنوان رفرانس مختصر و موجز برای انجام کشتهای قارچی و تهیهی نمونه و انجام آزمایشهای مستقیم میکروسکپی بکار برده شود توافق کردهاند. سند M54-A اصول و روشهای ایمنی زیستی در آزمایشگاه قارچ شناسی، کنترل کیفی محیط های کشت قارچ، نگهداری استرین های ذخیره، جمع آوری و انتقال نمونه، فرآیند آمادهسازی نمونه، آزمایشهای مستقیم میکروسکپی، روشهای کشت قارچها، و ارزیابی کشتها را فراهم میکند. این دستورالعمل برای انجام کشت قارچ و یا آزمایشهای مستقیم میکروسکپی و برای کارشناسان آزمایشگاهی تهیه شده است. کشت و آزمایشهای مستقیم برای گروه دیگری از ارگانیسمها (مثلا گونههای نوکاردیا و اکتینومیستهای هوازی) که ممکن است در محیطهای کشت قارچ شناسی با آنها مواجه شویم در این سند مورد بحث قرار نمیگیرند. علاوهبر این شناسایی (identification) قارچها نیز خارج از حوزه و محدودهی این سند میباشند.
2- اقدامات احتیاطی استاندارد
تمام بیماران و نمونههای آزمایشگاهی باید عفونتزا در نظر گرفته شوند زیرا اغلب اوقات نمیتوانیم مطمئن باشیم که کدام ایزولهها یا نمونهها ممکن است عفونی باشند و بنابراین بر طبق احتیاطات استاندارد باید مورد عمل قرار گیرند.
احتیاطات استاندارد یک سری از روشهای کنترل عفونت هستند که برای جلوگیری از انتقال بیماریهایی که میتوانند بوسیلهی تماس با خون، مایعات بدن، پوست آسیب دیده (شامل جوشها و راشها)، و غشاءهای مخاطی کسب شوند، مورد استفاده قرار میگیرند. احتیاطات استاندارد شامل بهداشت دست (قبل و بعد از تماس با بیمار)، استفاده پرسنل از تجهیزات حفاظتی (مانند دستکش، ماسک صورت، گان، پیش بند پلاستیکی، حفاظت چشم) بر حسب مواجههی پیشبینی شده، بهداشت تنفسی، روشهای تزریق ایمن، و مراقبت ایمنی وسایل و تجهیزات بیمار میشود.
احتیاطات یونیورسال عبارت از کاربرد احتیاطات استاندارد برای خون، مایعات بدن، ترشحات، مواد دفعی غیر از عرق، پوست غیرسالم، و غشاءهای مخاطی است.
احتیاطات استاندارد ترکیبی از احتیاطات یونیورسال و احتیاطات مربوط به کار با نمونههای بالینی است. احتیاطات استاندارد انتقال تمام عوامل عفونی را تحت پوشش قرار میدهد و بنابراین نسبت به احتیاطات یونیورسال که تنها برای انتقال پاتوژنهای منتقله از راه خون درنظر گرفته شدهاند، فراگیرتر هستند. برای دستیابی به احتیاطات اختصاصی برای پیشگیری از انتقال آزمایشگاهی تمام عوامل عفونی شناخته شده از طریق دستگاهها و وسایل و مواد آزمایشگاهی و برای دستیابی به توصیههای مربوط به مدیریت مواجهه و برخورد با بیماریهای عفونی شناخته شده به سند M29-CLSI مراجعه شود.
اصطلاح شناسی
توجه: CLSI بعنوان پیشگام جهانی در معیارسازی (Standardization)، بطور قطع و یقین برای بدست آوردن هماهنگسازی (Harmonization) جهانی در همه جا (مکانها) مقید و متعهد است. هماهنگسازی فرآیندی است از شناختن، فهمیدن، و توضیح دادن اختلافات در حالیکه گام هایی برای بدست آوردن همسانی و یکنواختی جهانی برداشته میشود.
CLSI تائید میکند که کنوانسیونهای پزشکی در جامعهی جهانی در ایالات متحده، اروپا، و مناطق دیگر بصورت مختلف و متفاوت تکامل یافته است و این اختلافات در اسناد CLSI، سازمان بینالمللی برای معیارسازی (ISO)، و در کمیتهی اروپایی برای معیارسازی (CEN) منعکس شده است و از نظر قانونی نیازمند استفاده از ترمها، استفادهی منطقهای، و توافقهای مختلف است که همگی در فرآیند هماهنگسازی اهمیت دارند.
فرآیند توافقهای CLSI برای ایجاد و تجدید نظر در مورد استانداردها و دستورالعملها، بر روی هماهنگسازی ترمها به منظور تسهیل کاربرد جهانی آنها متمرکز است. در اروپا ترم clinical اغلب به مطالعات کلینیکی داروها تحت شرائط سخت گیرانه اشاره دارد، بنابراین واژهی Medical Laboratory بعوض واژهی Clinical Laboratory بکار میرود.
تعاریف اصطلاحات
(Biosafety Level (BSL: وضعیت و سطح ایمنی آزمایشگاه که بوسیلهی ارزیابی خطر بیماریزایی عامل، شیوه و روش انتقال، مقدار عاملی که بکار برده میشود و ماهیت و طبیعت کاری که انجام میشود تعیین میشود. در ایالات متحده و اروپا آزمایشگاههای میکروبیولوژی و بیومدیکال از این نظر در 4 سطح قرار میگیرند (BSL-1, BSL-2, BSL-3, BSL-4).
(Blastoconidium (pl. Blastoconidia: یک کنیدی که بوسیلهی جوانه زدن از یک سلول مخمری، یا سلول سودوهایفال، و یا سلول هایفال تشکیل میشود.
Capsule: یک مادهی موکوپلی ساکاریدی که سلول را احاطه میکند.
Chancre: زخمی که در محل اولیهی ورود پاتوژن ایجاد میگردد.
Chromoblastomycosis: عفونت جلدی یا زیرجلدی که بوسیلهی قارچهای پیگمانته (مانند فیالوفورا، و فونسکا) ایجاد میشود و بوسیلهی حضور سلولهای اسکلروتیک دیماتیاسئوس (فئوئید) مشخص میشود.
Coenocytic: هایفیهایی که فاقد دیوارهای (عرضی) هستند. این دیوارهها سلولها را از یکدیگر جدا میکنند.
Coin lesion: یک ضایعهی ریوی آهکی شده با حد و مرز مشخص و واضح (well-circumscribed) مشابه سایهی یک سکه در پرتونگاری اشعه ایکس
(Conidium (pl. Conidia: یک ساختمان تولید مثلی غیرجنسی که در اطراف یا انتهای هایفی یا کونیدیوفور تشکیل میشود.
(Dematiaceous (Phaeoid: قارچهایی که به علت حضور ملانین دارای کونیدی، اسپور، یا هایفی به رنگ قهوهای تا سیاه دیده میشوند.
Dermatophyte: قارچهایی که مواد غذایی خود را از کراتین بدست میآورند و پوست، مو، و ناخنها را دچار عفونت میکنند. شامل گونههایی از جنسهای میکروسپوروم، تریکوفیتون، و اپیدرموفیتون میباشند.
Dichotomous: انشعاب با زاویهی حاد بهطوریکه 2 شاخهی مساوی ایجاد میکند.
Dimorphic: دارای دو فرم مرفولوژیکی مختلف
Endemic: محدود شده به یک ناحیهی جغرافیایی خاص
Endospore: اسپوری که در داخل یک اسفرول تولید شده است.
Exudate: تجمع یک مایع که دارای غلظت بالایی از پروتئین در یک حفره از بدن است و بوسیلهی افزایش نفوذپذیری مویرگی ایجاد میشود و معمولا ثانوی به التهاب میباشد.
Fastidious: ارگانیسمی که برای رشد به موقعیت و وضعیت ویژهای نیاز دارد.
Granuloma: یک پاسخ التهابی مزمن بافتی که بوسیلهی حضور هیستوسیتهای فعال و احتمالا سلولهای غولآسا مشخص میشود.
Grind: هموژنیزه کردن بوسیله عمل سایش (friction). بعنوان مثال بوسیلهی یک mortar استریل و pestle یا بوسیلهی چرخ گوشت (Tissue Grinder)
Hemogenize: نمونهی بیمار را به اندازههای کوچک و یک شکل (یونیفرم) در یک محلول درآوردن.
(Hypha (pl. hyphae: یک رشتهی قارچی که دارای دیواره عرضی (septate) و یا فاقد آن (aseptate) است.
Kerion: یک التهاب شدید پوسچولار که فولیکولهای مو را درگیر میکند.
Mince/Mincing: بریدن و جدا کردن به قطعات خیلی کوچک، معمولا با استفاده از یک اسکالپل استریل انجام میشود.
Moniliform: دارای انقباض (constrictions) مشابه یک رشته از مهرهها یا bead-like swelling
Mucoraceous: کپکهای راستهی موکورالها (مانند رایزوپوس، و موکور).
Muriform: دارای سپتای افقی و عمودی
Phialide: یک ساختمان فلاسک شکل یا گلدان شکل که از آنها کنیدیها خارج میشوند.
Propagule: یک واحد اختصاصی (انفرادی) که میتواند به تشکیل کلنی منجر شود.
Pseudohyphae: یک سری از بلاستوکونیدیها که در اتصال با یکدیگر باقی میمانند و تشکیل یک رشتهی شبیه هایفا را میدهند.
Sclerotic bodies: سلولهای با دیوارهی ضخیم، دیماتیاسئوس (فئوئید)، توتیشکل (muriform) و گرد که در بافت مشاهده میشوند و برای کروموبلاستومایکوزیس ارزش تشخیصی دارند.
Septate: هایفیهای دارای دیواره عرضی
Spherule: یک ساختمان گرد که محتوی اندوسپور است و مشخصهی گونههای کوکسیدیوئیدس در بافت میزبان میباشد.
Spore: یک واحد اختصاصی (propagule) تولید مثل جنسی یا غیرجنسی که بوسیلهی شکاف (cleavage) سیتوپلاسم ایجاد شده است.
Vesicle: تورم انتهایی کونیدیوفور
:Wood’s lamp یک لامپ اولتراویوله که برای آشکار کردن فلئورسنس منتشر شده بوسیلهی پوست عفونی شده با برخی قارچها استفاده میشود.
Zygospore: یک اسپور قارچهای موکوراسئوس که بوسیلهی اتحاد دو سلول جنسی مشابه پدید میآید.