باسیل های گرم مثبت بدون اسپور
تهیه و تنظیم: دکتر محمد قهری
باسیل های هوازی گرم مثبت بدون اسپور
این گروه جنسهای زیادی را دربر میگیرد که شامل اکتینومیسس، آرکانوباکتریوم، کورینه باکتریوم، اریزیپلوتریکس، کورشیا، لاکتوباسیلوس، لیستریا، روشیا، و رودوکوکوس میباشد. تنها عضو پاتوژن از بین تمامی این گروهها کورینه باکتریوم دیفتریه است و بقیه عموما از پاتوژنیسیتهی پائینی برخوردار هستند. اهمیت آنها در توزیع و انتشار گستردهی آنهاست و اینکه برخی از این ارگانیسمها نسبت به انواع آنتی بیوتیکها مقاومت دارند. اکثر این باکتریها پلئومورفیک میباشند و شامل انواع مرفولوژیک چوبدستی شکل یا چماقی شکل (clubbing)، شاخهای و دارای انشعاب (branching)، فرمهای کوکسوئید، و فرمهای نردهای شکل یا شبیه به تیرک (palisading) هستند.
لیستریا منوسیتوژنز
لیستریا منوسیتوژنز پاتوژن بر روی محیط ژلوز خوندار همولیز بتا دارد ولی لیستریاهای غیرپاتوژن معمولا همولیز نشان نمیدهند. اندازهی سلولی لیستریا منوسیتوژنز 2-1 × 0/5 -0/4 میکرون است و تا اندازهای از سایر باسیل های گرم مثبت دیگر کوچکتر است. سلولها کوکوباسیلری هستند و به حالتهای جفت، و زنجیرههای کوتاه که مطرحکنندهی استرپتوکوک پنمونیه هستند نیز دیده میشوند. همچنین به شکل نرده و تیرک و در نتیجه مشابه دیفتروئیدها نیز مشاهده میشوند و یا ممکن است در اسمیرهائی که زیادی رنگبری شدهاند با هموفیلوس ها اشتباه شوند. بر روی محیط ژلوز خوندار اکثرا با استرپتوکوک های بتاهمولیتیک اشتباه میشوند.
لیستریا منوسیتوژنز سدیم هیپورات را هیدرولیز میکند و در تست کمپ (CAMP) واکنش مثبت نشان میدهد. با توجه به اینکه کاتالاز مثبت است و اسکولین را هیدرولیز میکند لذا براحتی از استرپتوکوک آگالاکتیه تشخیص داده میشود (در استرپتوکوک آگالاکتیه هر دو تست منفی است).
لیستریاها دارای گونههای متعددی هستند كه مهمترین آنها لیستریا منوسیتوژنز[1] است. آنها قبلاً در خانواده كورینهباكتریومها قرار داشتند، ولی امروزه در جنس جداگانه و جزء باسیلهای گرم مثبت بدون اسپور طبقهبندی میشوند. باسیل گرم مثبت بهصورت كوكوباسیل و پلیمورفیك بوده و در دامنهی حرارتی بین 4 تا 40 درجه سانتیگراد، اسیدیته پائین و غلظت نمکی بالا رشد میكند و در 25 درجه متحرك بوده ولی در 37 درجه حركت ندارد. این باکتری دارای یک ویژگی بنام حرکت غلتکی[2] است که در محلول نمکی در دمای اتاق و بهندرت در دمای 35 درجه مشاهده میگردد. این حرکت وابسته به دما در محیطهای نیمه جامد نیز وجود دارد که در آنها بهصورت چتر در قسمت سطحی محیط (شرایط هوازی) مشاهده میشود و اکثراً در دماهای پائین دیده میشود و این خصوصیات آن را از دیفتروئیدها که فلور نرمال پوست هستند متمایز میکند. لیستریاها بدون اسپور، کاتالاز مثبت، هوازی و بیهوازی اختیاری هستند و بر روی محیطهای بلاد آگار یك هاله باریك همولیز ß ایجاد میکنند. وجود Co2 به رشد بهتر لیستریاها كمك میكند.
لیستریا منوسیتوژنز در خاک، گردوغبار، آب، علفهای تازه، فاضلاب، شیر خام غیرپاستوریزه و در ناقلین بدون علامت انسانی (در دستگاه گوارش و مجاری تناسلی زنان) و دامی مشاهده میشود. سرایت ارگانیسم بهوسیله غذاهایی مانند سالاد کلم، شیر غیرپاستوریزه و پنیرهای نرم و از طریق جفت یا تماس به هنگام زایمان صورت میگیرد. اگر زنی قبل از حاملگی حامل لیستریا منوسیتوژنز در مجاری گوارشی خود باشد، جنین او در طی حاملگی مبتلا نخواهد شد. در صورتی كه اگر مادری در حین حاملگی مبتلا به لیستریا منوسیتوژنز شود احتمال انتقال آن به جنین داخل رحم یا طی زایمان زیاد است. بر اساس اطلاعاتی که از بررسیهای میکروبیولوژی مواد غذایی بدست آمده است، لیستریا منوسیتوژنز در 2 تا 3 درصد محصولات لبنی، 20 درصد پنیرهای نرم و گوشت پروسس نشده، 30 درصد سبزیجات خام (کلم و تربچه) و بیش از 50 درصد گوشت و مرغ نیمپخت وجود دارد. تقریباً 1 تا 10 درصد انسانها ناقلین مدفوعی هستند. بیماری ناشی از این باکتری لیستریوزیس نام دارد که اساساً بیماری کشورهای صنعتی است و به شکل پراکنده یا بهصورت اپیدمیهایی رخ میدهد. شکل اولیه سرایت از طریق محصولات غذایی آلوده است، اگرچه گاهی همهگیریهای غیرمرتبط با مواد غذایی آلوده در مکانهای مراقبتی بهخصوص در سالمندان به دلیل عفونت متقاطع رخ میدهد. روغنهای معدنی آلودهی مورد استفاده در حمامها در این همهگیریها دخالت دارند. یک مطالعه مروری متاآنالیز با بررسی بیش از 1700 مقاله به شکل جهانی نشان داد که در سال 2010، 23150 مورد بیماری و 5463 مورد مرگ ناشی از لیستریوزیس رخ داده است. در این سالها نسبت موارد پریناتال 20/7 درصد بوده است.
در بالغین الگوی لیستریوزیس به سن و وضعیت ایمنی فرد بستگی دارد. مسنترها و مبتلایان به دیابت، سرطان، پیوند كلیه و نقص در عملکرد سلولهای T، معمولاً مبتلا به بیماریهای منتشر میشوند كه نتیجة آن مننژیت است. کسانی که پیوند كلیه انجام دادهاند و یا دچار لوسمی هستند، ممكن است دچار آبسه مغزی نیز شوند. لیستریوزیس در افراد مسن و اشخاص دارای نقص ایمنی با سردرد، استفراغ، تب و درد آغاز میشود. علائم مننژیت حاد سریعاً ظاهر شده و گاهی سپسیس و اندوكاردیت نیز دیده میشود. باکتریمی اولیه یا عفونتهای کانونی خارج از سیستم عصبی مرکزی (CNS) غیررایج هستند. لیستریوز جلدی اولیه وابسته به شغل بوده و در میان دامپزشکان و کارگران کشتارگاهها پس از تماس با بافت حیوانات آلوده رخ میدهد. اندوکاردیت، استئومیلیت، آرتریت، اندوفتالمیت و دیگر عفونتهای کانونی به ندرت گزارش شده است. بیماری تبدار گوارشی به دلیل مصرف مواد غذایی نظیر شیرکاکائو، سالاد مرغ، گوشت و پنیرها رخ میدهد. به افراد با سیستم ایمنی ناکارآمد نظیر افراد دارای لوسمی، پیوند مغز استخوان و بیماران تحت درمان با سرکوبکنندههای سیستم ایمنی، نسبت به مصرف غذاهای غیرپخته گوشتی از جهت آلودگی با این ارگانیسم هشدار داده میشود.
زنان حامله و سایر بالغین سالم كه غذای آلوده به لیستریا منوسیتوژنز خوردهاند، دچار بیماری خفیف شبیه آنفلوآنزا میشوند كه علائم آن تب، سردرد، تهوع، درد شكم و گرفتگی كمر است. بیماری خودبهخود در این بالغین بهبود مییابد، البته زنان حامله میتوانند عفونت را به جنینشان خصوصاً در 3 ماهه سوم انتقال دهند كه منجر به سقط، زایمان زودرس یا عفونت نوزاد میشود.
نوزادانی كه از طریق جفت آلوده میشوند دچار لیستریوزیس زودرس[3] (بیماری گرانولوماتوز و پنومونی) میشوند و آنهایی كه طی تولد و به هنگام مواجهه با مایعات آلوده بدن مادر مبتلا میشوند دچار لیستریوزیس دیررس[4] (مننژیت) میگردند. در جدول 1 این عفونتها با هم مقایسه شدهاند.
جدول ۱: مقایسه لیستریوزیس زودرس و دیررس در نوزادان | |||||
راه عفونت | علائم و عوارض ظهور كلینیكی | مهمترین نشانههای كلینیكی | میزان مرگومیر | درصد مادران مبتلا به لیستریوزیس مشخص | |
زودرس | جفت | ۲ روز بعد از تولد | گرانولوماتوز اینفانتی سپتیكا[۵] (گرانولوماتوزیس و آبسه منتشر)، سیانوز و پنومونی | ۱۵-۵۰ درصد | ۵۰ درصد |
دیررس | آلودگی با مایعات در حین تولد | ۱-۲ هفته بعد از تولد | مننژیت | ۱۰-۲۰ درصد | ۵ درصد > |
شایعترین سروتیپهای لیستریا منوسیتوژنز 1/2a،ء 1/2b،ء 4b است. سروتیپ 4b عامل اپیدمی لیستریوزیس در ارتباط با پنیر تهیه شده از شیر غیرپاستوریزه است. لیستریا ایوانوئی[6] تنها گونه در میان 5 گونه لیستریا است که برای حیوانات بیماریزا است.
مکانیسم بیماریزایی عفونت لیستریوز در سالهای اخیر شناخته شده است. حساسیت میزبان، اسیدیته معده، مقدار تلقیح و ویژگیهای بیماریزایی ارگانیسم در کنار محصولات غذایی خاص شایعترین فاکتورهایی هستند که تعیینکننده پیشرفت عفونت به بیماری و شدت بیماری در افراد دارای عفونت است.
تشخیص آزمایشگاهی:
نمونههای ارسالی به آزمایشگاه جهت تشخیص آزمایشگاهی لیستریا منوسیتوژنز شامل خون، CSF، ادرار، مکونیوم، ضایعات پوست، جفت، ترشحات واژن پس از زایمان، گلوی نوزادان، شیر و سایر مواد غذایی و گوشت است. برای تشخیص آن از روشهای زیر استفاده میگردد:
رنگآمیزی گرم: باسیلهای گرم مثبت، بدون اسپور و با کپسول کوچک، مستقیم یا منحنی به طول 2-0/5 میکرومتر که انتهای آنها گرد است و به شکل منفرد، شبیه به حرف انگلیسی V، جفتهای موازی یا زنجیره پهلوی یکدیگر قرار میگیرند. ممکن است با استرپتوکوک یا دیفتروئید و در صورت رنگبری زیاد با هموفیلوس اشتباه شود. اگر از محیط مایع لام تهیه شود، باسیلها بلندتر به نظر میآیند. لازم به ذکر است که بعد از 48 ساعت بسیاری از آنها و در کشت کهنه تمام آنها گرم منفی میشوند.
کشت: این باکتری در بیشتر محیطها بهراحتی رشد میکند. با اینکه لیستریا را بهآسانی میتوان از مایع نخاعی و خون جدا کرد، ولی جدا کردن آن از جفت و مدفوع مشکل است و بایستی این نمونهها را مدت دو ماه در یخچال نگهداری کرده و در فواصل زمانی یک هفته پاساژ داد (روش Cold Enrichment). همچنین از آنجایی که بیشتر لیستریاهای منوسیتوژنز داخل سلولی هستند، هر نمونه کلینیکی باید رقیق شود (به نسبت 1 قسمت نمونه به 9 قسمت براث) و در محیط تریپتکاز سوی براث یا تریپتوز براث به مدت 2 ماه در 4 درجه سیلسیوس نگهداری شوند و در این فاصله هر از چند گاهی از نمونه روی محیط جامد برده شود. بهنظر میرسد که سرما سبب افزایش جداسازی لیستریا منوسیتوژنز بهواسطه لیز شدن میزبان که حاوی باکتری است، میگردد.
کلنیهای ایجادشده روی بلاد آگار، صاف، نیمهشفاف و خاکستری بوده و دارای هاله نازکی از همولیز بتا است. اگر در روی محیطهای بیرنگ مانند نوترینت آگار رشد نماید، در مقابل نور مایل (با زاویه 45 درجه) ایجاد رنگ آبی– سبز مینماید. در روی محیط بلاد آگار ممکن است با استرپتوکوک (بهویژه استرپتوکوک گروه B) اشتباه شود که جهت افتراق آن دو میتوان از تست کاتالاز استفاده نمود. لیستریا کاتالاز مثبت و استرپتوکوک کاتالاز منفی است. جدول (1) وجوه افتراق لیستریا از موارد مشابه را نشان میدهد. لازم به ذکر است امروزه از محیط کشت پالکام (PALCAM) (پلیمیکسین، آکروفلاوین، کلرید لیتیوم، سفتازیدین، آسکولین و مانیتول) جهت جداسازی لیستریا منوسیتوژنز از نمونههای کلینیکی، غذایی و محیطی استفاده میگردد. از این محیط که یک محیط افتراقی- انتخابی اصلاح شده است میتوان برای افتراق لیستریا از انتروکک و استافیلوکک از روی تخمیر اسکولین و مانیتول استفاده کرد (شکل زیر).
خصوصیات ویژه: تحرک لیستریاها مخصوص به خودشان است؛ به این معنی که در لام مرطوب دارای حرکت غلتکی بوده و اگر به مدت 2-1 ساعت در محیط آبگوشت در دمای اتاق (25 درجه سلسیوس) انکوبه شود، این نوع حرکت مشهودتر است. اگر محیط مایع در 37 درجه قرار گیرد حرکت ضعیف میگردد. این باکتری اگر در محیط جامد در شرایط حرارت اتاق کشت داده شود، حرکت باعث ایجاد پدیدهای میشود که از آن به چتر معکوس تعبیر میگردد.
جدول ۲: وجوه افتراق لیستریا منوسیتوژنز از باکتریهای مشابه | |||||
باکتری | کاتالاز | هیدرولیز اسکولین | حرکت | بتا همولیز | H2S/TSI |
لیستریا منوسیتوژنز | + | + | + | + | _ |
گونههای کورینه باکتریوم | + | _ | _ / + | _ / + | _ |
گونههای پروپیونوباکتریوم | + | + / _ | _ | _ / + | _ |
اریزپیلوتریکس روزیوپاتیه | _ | _ | _ | _ | + |
گونههای لاکتوباسیلوس | _ | _ | _ | _ | _ |
استرپتوکوکوس آگالاکتیه | _ | _ | _ | + | _ |
انتروکوکها | _ | + | _ | _ / + | _ |
حساسیت ضدمیکروبی:
لیستریا منوسیتوژنز معمولاً به پنیسیلین، آمپیسیلین، اریترومایسین، کلرامفینکل، تتراسایکلین و جنتامایسین حساس است. ایزولهها معمولاً بهطور متوسط به کینولونها حساس هستند. سفالوسپورینها علیه گونههای لیستریاها مؤثر نیستند، لذا ایزولهها نباید علیه سفالوسپورینها تست شوند، زیرا آنها برخلاف نتایج آزمایشگاهی در شرایط درون بدن غیرمؤثر هستند.
روشهای تعیین حساسیت لیستریا و معیارهای تفسیری آن در CLSI سند A46Mء– یافت میگردد. مقاومت به ماکرولیدها، کلرامفینکل و تتراسایکلینها در چند ایزوله بالینی مشاهده شده است. آمپیسیلین بهتنهایی یا در ترکیب با آمینوگلیکوزیدها بهطور موفقیتآمیز در درمان عفونتهای ایجادشده با لیستریا منوسیتوژنز استفاده شده است. تریمتوپریم-سولفومتوکسازول را میتوان بهعنوان داروی جایگزین در بیماران دارای حساسیت به پنیسیلین بهکار برد. آنتیبیوتیکهای جدید مانند داپتومایسین، لینزولاید و تایجیسیکلین که بر روی باکتریهای گرم مثبت مؤثر هستند در شرایط آزمایشگاهی روی لیستریا منوسیتوژنز مؤثرند، اما نتایج بالینی اندکی وجود دارد که حاکی از عدم تأثیر آنها در شرایط آزمایشگاهی است.
نکات مهم:
• تحرک، لیستریا را از اریزپیلوتریکس روزیوپاتیه و بیشتر کورینهباکتریومها جدا میکند.
• برخلاف استرپتوکوکها، لیستریا منوسیتوژنز دارای تست آنتون (چكاندن سوسپانسیون باكتری لیستریا در چشم خرگوش که سبب ورم ملتحمه میشود) مثبت است.
• لیستریا به انواع آنتیبیوتیكها حساس است، ولی نسبت به پلیمیكسین B مقاوم است.
• در غلظت زیاد نمك، (محیط حاوی 10% Nacl ) لیستریا منوسیتوژنز قادر به رشد است، ولی استرپتوکوکهای گـــــروه B نمیتوانند در چنین محیطی رشد نمایند.
• نمونههای مایع مغزی- نخاعی سانتریفوژ شده را میتوان رنگآمیزی نمود و در آن باکتری گرم مثبت را جستجو کرد.
اریزپیلوتریکس روزیوپاتیه
اریزیپلوتریکس باسیل های گرم مثبت بدون اسپور، بیهوازی اختیاری و غیرمتحرک است که بخوبی بر روی محیط ژلوز خوندار رشد میکند. در نتیجهی انکوباسیون طولانی همولیز آلفا نشان میدهد. اسمیرهای تهیه شده از کلنیهای قدیمیتر رنگ گرم منفی میگیرند. مواد آسپیره و نمونههای بیوپسی از ضایعات پوستی را برای ایزولاسیون اولیه باید در محیط آبگوشت BHI با 1% دکستروز کشت داد و در شرائط هوازی یا در مجاورت دی اکسید کربن در دمای 35 درجه سانتیگراد انکوبه کرد. سپس در فواصل 24 ساعتی بر روی محیط ژلوز خوندار پاساژ داد. هنگام جداسازی اولیه کلنیها با 2 مرفولوژی و یا بیشتر ظاهر میشوند بطوریکه منظرهی یک عفونت پلی میکروبی را تقلید میکنند. مناظر مختلف کلنیها با مرفولوژی سلولار مختلف در رنگآمیزی خود را نشان میدهند. اسمیرهای تهیه شده از کلنیهای بزرگ و ناصاف باسیلوسهای گرم مثبت رشتهای و ترکهای کشیده را نشان میدهند که تمایل به دکلریزه شدن دارند و در نتیجه ممکن است گرم منفی دیده شوند. رنگآمیزی گرم از کلنیهای کوچکتر و صاف و شفاف باسیل های باریک و بلند و کوچک را نشان میدهد. اریزیپلوتریکس تنها باسیل گرم مثبت هوازی کاتالاز منفی است که در محیط TSI و یا KIA تولید H2S میکند.
اریزپیلوتریکس روزیوپاتیه[7] باسیل گرم مثبت، اکسیداز و كاتالاز منفی، غیرمتحرك، فاقد اسپور و غیر اسیدفاست است. هوازی و بیهوازی اختیاری بوده و تولید H2S مینماید و با رشد در محیط ژلاتین حالتی شبیه برس لولهشور (Pipe-cleaner effect) ایجاد میكند. از نظر میکروسکوپی آنها بهصورت باسیلهای کوتاه با انتهای گرد هستند که گاهی بهصورت منفرد در زنجیرههای کوتاه یا فیلامنتهای بدون شاخه مشاهده میگردند. گونههای دیگر این جنس اریزپیلوتریکس تونسیلاروم و اریزوپیلوتریکس اینیپیناتا هستند که جدیداً شناسایی شدهاند.
این باکتری در حیوانات و جانوران دریایی شامل مهرهداران و بیمهرگان بیماریزا است. در انسان شایعترین عفونت آن اریزیپلوئید است که بهصورت ضایعه سلولیت در کف دست و انگشتان دیده میشود. این ضایعه با درد، تورم و بثورات پوستی که گسترش آهسته دارند و بهصورت یک ناحیه بنفش اطراف ضایعه دیده میشوند، همراه است. تورم و قرمزی به اطراف گسترش یافته و زخمها بدون پوستهریزی بهبود مییابند. بیماری سیستمیک نادر است، ولی موارد زیادی از سپتیسمی و اندوکاردیت گزارش میشود. همچنین بهندرت مواردی از آرتریت و آبسههای مغزی نیز گزارش شدهاند. این بیماری یک بیماری شغلی است که در قصابها، کارگران کشتارگاهها، ماهیگیران، پرورشدهندگان ماهی و مشاغلی که به نحوی با حیوانات سروکار دارند، دیده میشود. همچنین این باکتری در انسان شکل منتشر پوستی و باکتریمی همراه با اندوکاردیت را سبب میشود. اریزپیلوتریکس روزیوپاتیه در آب و خاک و ضایعات حیوانی وجود دارد و از طریق تماس بهصورت مستقیم به انسان منتقل میشود. این باکتری در حیوانات اهلی و وحشی، پرندگان، ماهیها و مواد آلی فاسد گسترش دارد و سبب عفونت در خوک، گوسفند، خرگوش، گاو و پرندگان و ماکیان میشود. اریزپیلوتریکس تونسیلاروم نیز از نمونههای انسانی جدا شده است. فاکتورهای بیماریزایی شامل هیالورنیداز، نورامینیداز و کپسول ناپایدار در مقابل حرارت هستند.
تشخیص آزمایشگاهی:
نمونه ارسالی به آزمایشگاه جهت تشخیص آزمایشگاهی اریزپیلوتریکس روزیوپاتیه، خون (در موارد اندوکاردیت و باکتریمی)، بیوپسی پوست، تزریق سرم فیزیولوژی به حاشیه زخم و آسپیره کردن مجدد آن است. به دلیل اینکه ارگانیسمها در لایههای زیرجلدی لبههای زخم قرار گرفتهاند، لذا سوابهای سطحی برای کشت مناسب نیستند. برای تشخیص آن از روشهای زیر استفاده میشود:
آزمایش مستقیم: در نمونههای انسانی فاقد ارزش تشخیصی است و در زیر لام شبیه به لیستریا منوسیتوژنز است، ولی بیحرکت و یکنواخت رنگ میشود.
کشت: نمونه بیوپسی یا آسپیره را در محیط آبگوشت حاوی 1% گلوکز به مدت 24 ساعت در 37-35 درجه سلسیوس و شرایط بیهوازی یا در حضور CO2 نگهداری و انکوبه میکنیم.
کشت در آبگوشت، بعد از 24 ساعت کدورت کمی ایجاد میکند. سپس از این محیط به محیط بلاد آگار، شکلات آگار یا ژلوز آسیتدار یا سرمدار پاساژ داده و در مجاورت CO2 به مدت 24 ساعت انکوبه نمایید. لازم به ذکر است که بسیاری از ایزولهها نیازمند حدود 7 روز انکوباسیون برای رشد هستند. کلنیهای حاصل بسیار ریز بوده و حداکثر نیم میلیمتر میباشند. نوع دیگری از کلنیها که خشن هستند اندازه بزرگتری دارند.
اریزپیلوتریکس روزیوپاتیه همولیتیک در نظر گرفته میشود، اگرچه بیرنگشدگی سبزرنگی در ناحیه زیر کلنی 2 روز بعد از انکوباسیون مشاهده شده و از این جهت همولیز آلفا در نظر گرفته میشود. در کشت ممکن است چند کلنی بهطور همزمان ایجاد نماید که مخلوط بودن کشت را تداعی میکند. باسیلهای کلنی، خشن، بزرگتر و بهصورت رشتههای طویل و دراز هستند و احتمال گرم منفی شدن آنها در رنگآمیزی گرم بیشتر است.
بر روی ژلاتین، بیشتر نمونهها در مدت کمتر از 48 ساعت، بهصورت شعاعی رشد نموده و شکل برس لولهشور را پیدا میکنند. همچنین روی تلوریت پتاسیم پس از 24 ساعت مانند نوک سوزن و خاکستریرنگ دیده میشوند که با گذشت زمان بزرگتر و سیاهرنگ میگردند.
اریزپیلوتریکس را باید از لیستریا، لاکتوباسیل و گونههای کورینه باکتریوم بر اساس همولیز، تحرک و تولید کاتالاز افتراق داد. تولید H2S در محیط TSI یا KIA به همراه باکتری گرم مثبت تقریباً همیشه اریزپیلوتریکس را تداعی مینماید (لازم به ذکر است که بعضی استرپتوکوکها و باسیلوسها هم H2S مثبت هستند).
خصوصیات بیوشیمیایی: اریزپیلوتریکس روزیوپاتیه کاتالاز و اکسیداز منفی، اندل، نیترات، VP، ژلاتین منفی است و در محیط TSI ایجاد اسید در سطح و عمق میکند (گاز تولید نمیشود) و H2S کمی در محیط ایجاد مینماید.
حساسیت ضدمیکروبی:
اریزپیلوتریکس به پنیسیلینها، سفالوسپورینها، ایمیپنم، اریترومایسین، کلیندامایسین، کلرامفینکل، تتراسایکلینها و فلورکینولونها حساس بوده اما به سولفونامیدها، آمینوگلیکوزیدها و وانکوماسین مقاوم است. پنیسیلین درمان انتخابی برای عفونتهای سطحی و سیستمیک است. روشهایی که برای انجام تستهای تعیین حساسیت اریزپیلوتریکس روزیوپاتیه انجام میشود و معیار تفسیری آن را میتوان در CLSI سند M45-M2ء(CLSI 2010) یافت. پیشگیری از عفونتهای انسانی از طریق کنترل بیماریهای حیوانی با پرورش صحیح و مدیریت گلهها، بهداشت خوب و فرایندهای ایمنسازی انجام میشود.
لاکتوباسیلوسها
این باسیلها معمولاً غیرپاتوژن و فلور طبیعی دهان، روده و واژن بوده و بندرت ممکن است در پوسیدگی دندان، اندوکاردیت، باکتریمی، عفونت ادراری، مننژیت و پنومونی همراه با آمپییم نقش داشته باشند. احتمال دارد این باکتری با دیفتروئید اشتباه شود. آنها بیهوازی اختیاری یا مطلق، گرم مثبت به شکل مستقیم یا خمیده هستند و بهطور منفرد یا زنجیره بدنبال یکدیگر قرار میگیرند و پلیمورفیسم زیادی دارند. بدون حرکت، اسپور و کپسول میباشند و کاتالاز منفی هستند. آنها روی بلاد آگار بهسختی رشد میکنند. یکی از خصوصیات قابلتوجه آنها ایجاد زنجیره است که در تشخیص میتواند کمککننده باشد. وجود تعداد قابلتوجه لاکتوباسیل در اسمیر واژن نشاندهنده حالت طبیعی و فقدان عفونت است.
شکل کلنی آن روی محیط بلادآگار بسیار متغیر بوده، از کلنیهای ریز آلفا همولیتیک شبیه استرپتوکوک تا کلنیهای بزرگ، خشن و خاکستری را شامل میشود. جهت تشخیص آن از استرپتوکوک، آن را در محیط تیوگلیکولات کشت میدهیم که منجر به ایجاد زنجیرههای باسیلی میگردد.
واژهنامه
Early-onset listeriosis | [3] | Tumbling | [2] | Listeria monocytogensis | [1] |
Listeria ivanovii | [6] | Granulomatosis infantiseptica | [5] | Late-onset listeriosis | [4] |
Erysipelothrix rhusiopathia | [7] |